Tuesday, July 24, 2012

اخوند کرم دار

یه سری ده دوازده سالم بود تو خیابون به اخونده گفتم خسته نباشین حاج اقا! برگشت گفت بیا برو ما خودمون یه ملتو سر کار میزاریم! گفتم اخه من که هنوز چیزی نگفتم؟ برگشت گف سلامه گرگ بی طمع نیست! یکم فاصله گرفتم گفتم میبینی کرم از خودته!
مرتیکه با عبا و عمامه سه تا خیابون داشت دنبالم میکرد!