ادم به جایی میرسه که تلخ ترین صدای دنیا صدای ضربان قلب خودش میشه

کم مونده ادم به دلش بگه حالا من یه گهی بود خوردم عاشق شدم تو چرا جدی گرفتی

ادم به جایی میرسه که نه ناراحت میشه نه دلگیر میشه نه عصبی میشه نه دلتنگ میشه یهو میبینه سِر و بی حس شده

میشینه یه گوشه بی هیچ انتظاری بی هیچ امید فردایی بی هیچی رسیدنی نرسیدنی خواستنی نخواستنی

ادم به جایی میرسه که نسبت به عالم و ادم بی تفاوت میشه 

دنبال کون و ممه و ته ریش و قد و بالای طرف نباشین دنبال یکی باشین که اگه ارومتونم نتونست بکنه افروخته ترتون نکنه

شرمنده دلت نباشی رفیق

شرمندگی جلو هر کسی رو میشه یجوری تحمل کرد یدفه شرمندش میشی و میره ولی ادم از خودش و دلش شرمنده بشه خیلی سخته نه جایی از دستش میشه فرار کرد نه جوابی میشه بهش داد چون هیچوقت خود کرده را تدبیر نبوده و نیست