Tuesday, July 24, 2012

پرستار خوشگله

من بچه بودم بابام واسم پرستار میگرف یه بار یه دختر خوشگه رو اورد منم به نیت بابام شک کردم همون روز زنگ زدم تبریز به ننه بزرگم صب پاشدم دیدم یه قبیله ترک فک و فامیل از تبریز اومدن بابامو زنش بدن بیچاره
هنوز صدای بابام تو گوشمه داد میزد: ایستمیرم ایستمریم بابا سیچیزه چکین منن سچم بو خبره دینین ازونا!!
معنی برای فارس زبانان: نمیخوام نمیخوام بابا کیرتونو بکشین از من ریدم تو دهن کسی که این خبرو بهتون داده!