اقا من یبار دوره بلوغم یکی از بیضه هام به شدت باد کرد! تنهایی خودم پاشدم رفتم یکی از کلینیک های وابسته به دانشکده علوم پزشکی!
اول یه دکتر میانسالی اومد سوال و جواب بعد گفت برید روی تخت دراز بکشید شلوارتون رو هم در بیارین بیام معاینتون کنم!
منم رفتم شرت و شلوارو با هم کشیدم پایین تشکیلاتو ریختم بیرون منتظر تا دکتر بیاد!
اقا چشتون روز بد نبینه یهو دیدم دکتره دیوس با هف هش تا دختر و پسر دانشجوی پزشکی ریختن تو!
کس کشا نزاشتن به خودم بیام دست انداختن بیضه منو گرفتن شروع کردن به تشریح دادن ینی قشنگ رنگ من عینهو تربچه شده بود! هیچی دیگه حدود یه ساعت هر کدوم داشتن با تخمای من درس یاد میگرفتن!
جدای از ریده شدن به اعتماد به نفسم الان خیلی خوشحالم که یه خدمتی به جامعه پزشکی کردم!
اول یه دکتر میانسالی اومد سوال و جواب بعد گفت برید روی تخت دراز بکشید شلوارتون رو هم در بیارین بیام معاینتون کنم!
منم رفتم شرت و شلوارو با هم کشیدم پایین تشکیلاتو ریختم بیرون منتظر تا دکتر بیاد!
اقا چشتون روز بد نبینه یهو دیدم دکتره دیوس با هف هش تا دختر و پسر دانشجوی پزشکی ریختن تو!
کس کشا نزاشتن به خودم بیام دست انداختن بیضه منو گرفتن شروع کردن به تشریح دادن ینی قشنگ رنگ من عینهو تربچه شده بود! هیچی دیگه حدود یه ساعت هر کدوم داشتن با تخمای من درس یاد میگرفتن!
جدای از ریده شدن به اعتماد به نفسم الان خیلی خوشحالم که یه خدمتی به جامعه پزشکی کردم!