Wednesday, November 23, 2011

اخی چقد خر

یه سری من و دو پسر عمه هام بچه که بودیم با هم نشسته بودیم حرف میزدیم تازه از قضیه سکس و این که چطوری حامله میشن و بچه چطوری بدنیا میاد سر دراورده بودیم...تو عالم خودمون هم سکس کار خیلی بد و گناه بزرگی بود، حتی سکس زن و شوهر! خلاصه نشستیم دونه دونه اعضای فامیل رو که بچه داشتند اسم بردیم و گفتیم که اره این کرده بچه دار شده!! خلاصه یهو اسم عمو بزرگمو گفتیم! ما هم تو دنیای خودمون این بنده خدا رو خیلی ادم پاک و ساده ای میدونستیم! تا اسم اینو بردیم یهو اون یکی پسر عمم پاشد گفت: نه اون خیلی ادم خوبیه از این کارا نمیکنه! اونو واقعا خدا بهش بچه داده!! جالب اینجاست که ما هم داشتیم حرفشو تایید میکردیم که اره اون خیلی ادم خوبیه از این کارا نمیکنه خدا خودش به اون 5 تا بچه داده

No comments:

Post a Comment