Friday, August 3, 2012

گوزمرگ

ما بچه بودیم برده بودنمون ختم یه بابایی بعد هر بار از نحوه مرگ طرف میگفتن نمیتونستن خودشونو نیگه دارن و هار هار میخندیدن به ما هم میگفتن طرف تو زور خونه مرده بعد ها فهمیدیم یارو رفته دسشویی گوزیده جونش با گوزش یجا با هم در رفته افتاده مرده